در آغوش یار

((من حتی آقا امام زمان را در آغوش گرفتم!))

حقایقی تکان دهنده از عملیات فاو

با آن موشکها نفرات ما را می زدند؛ حقایقی تکان دهنده از عملیات فاو با تحلیلهای استاد رائفی پور - به یاد شهید (محمد رضا تورجی زاده)

برای شنیدن برنامه به لینک زیر مراجعه نمایید.

صوت از رادیو میقات

نماز جماعت

از دیگر مسائلی که محمد بسیار اهمیت میداد نماز جماعت بود.

از زمان نوجوانی هر زمان که در منزل بود برای نماز جماعت به مسجد می رفت.

در جبهه هم همینطور بود . همیشه در هر جا بود نماز جماعت را برپا می کرد.

نماز شب 2

محمد که در خانه بود

حتما برای نماز شب بیدار می شد.

تهجد و شب زنده داری او عجیب بود.

آنقدر از خوف خدا اشک می ریخت که دلهای ما را به لرزه می انداخت .

شب هایی که او در خانه بود همه برای نماز شب بیدار می شدیم.

نماز شب 1

نیمه های شب بود. حدود ساعت سه.

با صدایی از خواب پریدم! از جا بلند شدم.

با تعجب از اتاقم بیرون آمدم. با چشمانی گرد شده به اطراف نگاه می کردم.

به دنبال علت صدا بودم. یک نفر با حالتی محزون گریه می کرد!!

راز سه شنبه شبهای محمدرضا

  چند روز بعد گفتم محمـــد باید معاون گروهان شوی.
قبول نمی کرد، با اسرار یه من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!
با تعجب گفتم : چطــور؟
با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس!